ازدواج مجدد فریبرز عرب نیا بازیگر نقش مختار + عکس همسر اول و دوم عرب نیا
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۵۷۷۸۴
فریبرز عرب نیا بازیگر و کارگردان کشورمان 25 فروردین ماه سال 1343 در تهران به دنیا آمد. فریبرز عرب نیا فرزند محمدحسن عرب نیا و افتخار صداقت طلب است و اطلاعات بیشتری از خانواده این هنرمند در اختیار نیست و تنها تصویری از برادر فریبرز عرب نیا که در مراسم ختم عسل بدیعی حضور داشت در دست است که نشانگر شباهت عجیب فریبرز عرب نیا و برادرش به یکدیگر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این هنرمند کشورمان که از ابتدا به سینما علاقه مند بود نتوانست تحصیلاتش را در زمینه مدیریت به پایان برساند و به ایران بازگشت و مشغول تحصیل در رشته سینما گردید.
ماجرای ازدواج مجدد فریبرز عرب نیافریبرز عرب نیا بازیگر سینما و تلویزیون یکی دیگر از چهره هایی است که دو بار ازدواج کرده است. آتنه فقیه نصیری بازیگر کشورمان همسر اول فریبرز عرب نیا بود که زندگی مشترکشان چند سال بیشتر دوام نداشت.
زنده یاد عسل بدیعی همسر دوم فریبرز عرب نیا بود و این زوج پسرش به نام جانیار دارند. زنده یاد عسل بدیعی چند سال قبل از فوت خود متارکه کرده و از همسرش جدا شده بود.
تحصیلات فریبرز عرب نیا
تحصیل در رشته سینما مسیر زندگی فریبرز عرب نیا را به سمت و سویی که مورد علاقه اش بود هدایت کرد و بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی به سراغ آموزش های تخصصی تر رفت و زیر نظر استاد حمید سمندریان به آموزش تئاتر پرداخت و دو سال مشغول فراگیری سینما در مجتمع آموزشی سینما شد.
فریبرز عرب نیا علاوه بر سینما در زمینه گرافیک هم به تحصیل پرداخت و موفق شد مدرک کارشناسی اش را از دانشگاه هنر دریافت کند.
ازدواج اول فریبرز عرب نیافریبرز عرب نیا در سومین دهه زندگی اش ازدواج کرد اما تجربه موفقی برای او نبود و منجر به جدایی شد.
همسر اول فریبرز عرب نیا
فریبرز عرب نیا سال 1370 با آتنه فقیه نصیری بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان ازدواج کرد اما این ازدواج چند سالی بیشتر دوام نداشت و منجر به جدایی شد.
آتنه فقیه نصیری بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان متولد سال 1347 است و بازیگری را از سال 70 آغاز کرد و با بازی در مجموعه خاله سارا به شهرت رسید و در سریال هایی چون داستان یک شهر، دختران، گمگشته، مدار صفر درجه، جراحت، شیدایی، شمعدونی، شهرزاد و... به ایفای نقش پرداخته است.
همسر دوم فریبرز عرب نیا
فریبرز عرب نیا برای دومین بار در سال 79 با عسل بدیعی یکی دیگر از بازیگران کشورمان ازدواج کرد اما زندگی این زوج هنرمند چهار سال بیشتر دوام نداشت و سرانجام به جدایی انجامید.
عسل بدیعی همسر سابق فریبرز عرب نیا
عسل بدیعی همسر دوم فریبرز عرب نیا بود که 19 اردیبهشت ماه سال 56 متولد شد و بازیگری را از سال 75 با فیلم بودن و نبودن آغاز کرد و در اولین تجربه بازیگری اش بسیار خوش درخشید.
این هنرمند کشورمان 11 فروردین 1392 به کما رفت و در روز 12 فروردین دچار مرگ مغزی شد و با موافقت اعضای خانواده، اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد.
پسر فریبرز عرب نیا
فریبرز عرب نیا از ازدواج با عسل بدیعی یک پسر به نام جانیار دارد که متولد سال 81 است و در کنار پدرش زندگی میکند.
مهاجرت فریبرز عرب نیا از ایران
فریبرز عرب نیا حدود دو سال بعد از درگذشت همسر سابقش عسل بدیعی به همراه پسرش جانیار به آمریکا مهاجرت کرد و اعلام کرد که تا پایان دوران تحصیلی پسرش دوری از وطن را تحمل خواهد کرد.
این بازیگر کشورمان در خارج از کشور به تحصیل در رشته گرافیک در مقطع فوق لیسانس پرداخت و مشغول انجام کارهای مورد علاقه خودش است.
تصمیم فریبرز عرب نیا برای نوشتن داستان زندگی اش
فریبرز عرب نیا بعد از مهاجرت از ایران، در یک پیام ویدئویی درباره نوشتن داستان زندگی اش صحبت کرد و گفت:
شاید روزی داستان آن چه را که بر من گذشت برای همگان بنویسم، آن چه که در سرزمین مادری ام و در سال هایی که کار فرهنگی کردم، آن چه که در سال های پیش از مهاجرت بر من و خانواده ام گذشت، و آن چه که در سال های دوری از میهن؛ شاید....
فریبرز عرب نیا در ویدئوهای منتشر شده گفت : چند وقتیه که خیلی کم فرصت میکنم یادداشتی بذارم یا حتی به صفحه ام سری بزنم و همین باعث شده تا شماری از دوستان گله مند باشند. براتون خواهم گفت که چرا نه تنها نمیتونم به صفحه سر بزنم بلکه به کارهایی که خیلی خیلی دوست دارم مثل کتابخوانی ، ورزش و رفتن به طبیعت هم نمیتونم بپردازم ، حتی به آرایشگاه هم نمیتونم برم و این از ظاهرم معلومه.
ااما پیش از اینکه دلیلش رو بگم باید بگم جای تک تک شماها توی قلب منه ، دلیل ایکنه فرصتم کمتر شده اینه که من به عنوان تک والد ،سرپرستی پسر نوجوانم رو برعهده دارم و رسیدگی به مسائل پیچیده سن خاص و تحصیلش وقت زیادی از من میگیره و به جز اون من نیمی از ساعات روز سرکار هستم و بخش زیادی از اوقات را به درس می پردازم و در دانشگاه مشغول تحصیل در رشته گرافیک در مقطع فوق لیسانس شدم.
حقیقت این است که شک داشتم که آیا اساسا این نکته را عنوان کنم، ولی بعد به این نتیجه رسیدم که عنوان کردنش، کار خوبی است تا لااقل آنهایی که من و سرنوشتم برایشان مهم است، بدانند که یک انسان ممکن است در طول زندگی، بارها از صفر شروع کند. از صفر شروع کردن هدف بسیار والایی می خواهد، می تواند برگشت به کشور و استفاده از تحصیلات باشد، یا می توان در هر جای دنیا قدمی کوچک برای بهتر شدن این دنیا و مردمش برداشت.
منبع: فردا
کلیدواژه: فریبرز عرب نیا فریبرز عرب نیا در مختارنامه فریبرز عرب نیا فریبرز عرب نیا تحصیل در رشته عسل بدیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۷۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده